کاناپه

اینجا آساییدن گاه من است ...

کاناپه

اینجا آساییدن گاه من است ...

زندگی باید کرد ...
گاه با تلخی راه ، گاه با یک گل سرخ ...
"گاه با یک دل تنگ"
گاه باید رویید در میان باران ...
گاه باید خندید با غمی بی پایان :)

آخرین مطالب

مطالب پربحث‌تر

آخرین نظرات

روشن فکر

سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۳۰ ب.ظ

قسمتی از مکالمه من و دوست هفتمی روشن فکرم در اردو و در اوتوبوس هنگامی که کادر محترم تصمیم گرف بعد ساعت ها دهن خشکی دادن به ماها لطف کنه بستنی سنتی بده بهمون:

[من در حال از پنجره بیرون انداختن بستنی خیلی هم مشعوف ازین کار!]

(لازم به ذکره که این دوستمونم از شانس من طرف پنجره نشسته!)

دوست روشن فکر:چی کار میکنی؟!

منِ مشعوف:نگو که نمیبینی دارم چی کار میکنم!

[پنجره را می بندد]

- عمرا بذارم بندازی بیرون بستنی رو!

- پس بگیر بخور خودت!

- مگه من آشغال خورم؟!

منِ مشعوفِ شگفت زده :|

این وسط چندتا احتمال وجود داره:

1- یا به ایشون گلاسه اناری معجونی چیزی دادن به جای بستنی سنتی!

2- از یک هفتمی روشن فکر بیش از این انتظار نمیره اصولا!

3- رسما قصد توهین به منو کادر محترمو داشته!(البته با فاکتور گیری خود شخص شخیص ایشون!)

۹۳/۰۴/۱۷
Saba

نظرات  (۱۰)

:|
نمی‌دونم چه نظری باید داد؟
پاسخ:
همون »:|« برای نشون دادن عمق فاجعه کافیه واقعا!
شاید نمیخواسته شهر کثیف شه خب مثلا!
ولی در مورد اون قضیه ی آشغال خور نمیدونم چی بگم جز این که «ما کی این جوری بودیم؟!!»
پاسخ:
لازم به ذکره که ما در جاده به سر میبردیم هیچ شهری قرار نبود کثیف بشه!
همونو بگوو!اصن حالیشون نیس چی میگن؟!!!
۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۷:۱۲ آیدین همتی
خدا رحم کنه.
پاسخ:
خدا به همه رحم کنه ایشالا!
۱۸ تیر ۹۳ ، ۱۶:۴۱ کمند سلیمانی

می خواستی از پنجره بستی بندازی بیرون؟؟؟

یاد یکی از هم سرویسی هام افتادم از پنجره آشغال پرت می کرد بیرون به من می گفت بی فرهنگ بی تربیت :|

روانی بودا!!!!!!

توام آشغال پرت نکن بیرون که هر کی جلو بنده آشغال پرت کنه با 4 تا استخون روبرو خواهد شد :-"

پاسخ:
اولا که تو جاده بوودیم!
دوما که انتظار نداشی من برم بستنیو تحویل بدم به معاونمون بگم دوس نداشتم؟
سوما من با تو و اون 4تا استخونت کااار دارم!
خدایی لیاقت اون بستنی لفظ زییای اشغاله اخهههه اون چی بود ب ما دادن
پاسخ:
من که حس کردم دارم معجووون میخورم انقد که خوشمزه بود!
۱۸ تیر ۹۳ ، ۲۱:۳۷ آیدین همتی
سوال: چه شد که از سپهربلاگ به اون خوبی به اینجا نقل مکان کردی!؟ D:
پاسخ:
اولا که کوووووف!
دوما که احساس کردم باید بیام یه صفایی به بیان هم بدم!
سوما اتفاقا از وقتی که سپهربلاگو به مقصد بیان ترک کردم عذاب وژدان دارم!

سلام

چی شد مطلب جدید نذاشتی؟

موفق باشید

پاسخ:
سلام
میذارم میذارم!
ممنون

سلام

وب دیگری داری ؟

خبری ازتون نیست؟

پاسخ:
سلام
نه!داشتم تمرین میکردم قبل ازینکه بدخت شم نتو بذار کنار فقط!

۲۳ تیر ۹۳ ، ۱۷:۲۷ فآطمــــہ :)
:)

پاسخ:
:) تر! :ی
سلام 
عیدتون مبارک
پاسخ:
سلام
ممنون ، همچنین :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی